گوریلامارکتینگ؛ استراتژی های نوآورانه برای حداکثر تاثیر


1403/02/04

دسترسی سریع


بازاریابی چریکی یا گوریلامارکتینگ به‌عنوان یک روش نوآورانه و جذاب در عصر ارتباطات امروز، برای بسیاری از برندها و کسب‌وکارها به یکی از راه‌های برجسته‌سازی و افزایش آگاهی برند تبدیل شده است. این روش، با استفاده از تاکتیک‌هایی منحصر به فرد و خارج از روش‌های سنتی، از جمله استفاده از تعامل با مشتریان و خلق تجربه‌های غیرمعمول، توانسته است برندها را به یک سطح جدید از ارتباط و تعامل با مخاطبان خود برساند. در این مقاله، به بررسی گوریلامارکتینگ، مزایا و معایب آن می‌پردازیم و نگاهی نزدیک به تأثیرات و اثرات این روش بر رشد برندها و کسب‌وکارها خواهیم داشت.

گوریلا مارکتینگ چیست؟

گوریلا مارکتینگ (Guerrilla Marketing) استراتژی تبلیغاتی است که از روش‌های غیرمعمول و خلاقانه‌ای برای جلب توجه و جذب مشتریان استفاده می‌کند. در این روش، از رسانه‌های سنتی مانند تلویزیون، رادیو و تبلیغات چاپی خارج می‌شود و به جای آن، تمرکز بر تعامل با مشتریان در محیط‌های عمومی، مانند خیابان‌ها، مراکز خرید و رویدادها قرار می‌گیرد.
بازاریابی پارتیزانی به دنبال ایجاد تأثیر بزرگی با بودجه کم است. از طریق استفاده از تصاویر، فعالیت‌ها و ایده‌های خارق‌العاده و به یادماندنی، سعی می‌کند تا در ذهن مشتریان اثری قوی ایجاد کند و باعث ارتباط برند با آن‌ها شود. این روش معمولا بر مبنای تعامل انسانی در محیط شهری و مناطق شلوغ تکیه می‌کند.
به عنوان مثال، ممکن است از نمایشگاه‌های خلاقانه و غیرمعمول، نصب تابلوها و نشانه‌های جذاب و دیدنی در مکان‌های عمومی یا برگزاری رویدادهای مبتکرانه برای جلب توجه استفاده کند.
تاثیر گوریلا مارکتینگ اغلب از طریق دهان به دهان و اشتراک در رسانه‌های اجتماعی گسترش می‌یابد. زیرا مشتریان تجربه‌های جالب و نوآورانه را با دیگران به اشتراک می‌گذارند و این باعث افزایش شناخت و شهرت برند می‌شود.

انواع بازاریابی چریکی

گوریلا مارکتینگ‌ها بسیار متنوع هستند و شامل اقدامات مختلفی می‌شوند. این اقدامات بازاریابی چریکی از تبلیغات در فضاهای عمومی مانند ایستگاه‌های قطار، تا تاکتیک‌های بازاریابی چریکی داخلی که هدف آنها جلب توجه مشتریان در مراکز خرید یا گالری‌های هنری است، پوشش می‌دهد.
به‌عنوان مثال، بازاریابی چریکی تجربی، سطح تعامل با مشتری را به سطح عمیق‌تری می‌برد و مشتری فعلی را در تجربه فعال و تعاملی با برند غوطه ور می‌کند.
بیایید به ۴ نوع اصلی گوریلا مارکتینگ نگاهی بیندازیم:

بازاریابی محیطی (Ambient Marketing)

در این نوع بازاریابی تمرکز بر قرار دادن پیام‌های تبلیغاتی به شکل خلاقانه و قابل مشاهده در فضاهای عمومی است. این فضاهای عمومی می‌توانند ایستگاه‌های قطار، خیابان‌ها، پارک‌ها و سایر مکان‌هایی باشند که گروه هدف مورد نظر بیشترین حضور را دارند.

بازاریابی محیطی

هدف اصلی در بازاریابی محیطی، ایجاد ارتباطی بین خود کمپین تبلیغاتی و محل قرارگیری آن است. به این صورت که با قرار دادن تبلیغات خلاقانه در مکان‌های عمومی، ارتباطی بین تبلیغات و محل قرارگیری آنها ایجاد شود و باعث شود که افراد به صورت طبیعی در مورد تبلیغات صحبت کنند و آن را با دیگران به اشتراک بگذارند. 
این پدیده به عنوان بازاریابی همهمه‌ای (buzz marketing) یا "واژه به دهان" شناخته می‌شود، زیرا هدف آن ایجاد یک حرفه زبانی و گفتمانی درباره تبلیغات است که افراد آن را به دیگران منتقل کنند.

بازاریابی کمین یا غافلگیرانه  (Ambush Marketing)

بازاریابی ناگهانی یک روش است که اغلب به عنوان "بازاریابی انتزاعی" یا "بازاریابی رایگان" شناخته می‌شود. این به روشی اشاره دارد که یک شرکت سعی می‌کند از یک رویداد خاص یا کمپین بازاریابی موجود سود کسب کند.

بازاریابی غافلگیرانه


یک مثال از مارکتینگ ناگهانی می‌تواند در جریان یک رویداد ورزشی باشد. فرض کنید یک شرکت به طور غیررسمی تلاش کند تا با استفاده از تبلیغات خود، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به رویداد ورزشی مرتبط ارتباط برقرار کند و از شهرت و شعبه‌های برند رقیب خود بهره ببرد. این نوع مارکتینگ به طور معمول شامل استفاده از تصاویر، شعارها یا لوگوهایی است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به رویداد یا کمپین ارجاع دارند و تلاش می‌کنند تا به نفع خود بهره ببرند.
بعضی از موارد مارکتینگ ناگهانی می‌توانند قانونی نباشند و به تخلف از حقوق مالکیت فکری یا تقلید غیرقانونی از برند دیگران منجر شوند. از این رو، شرکت‌ها معمولا باید مراقب باشند که در هنگام استفاده از این روش، قوانین و حقوق دیگران را رعایت کنند تا از هرگونه عواقب قانونی جلوگیری شود.

بازاریابی احساسی (Sensation Marketing)

هدف این نوع مارکتینگ ایجاد تأثیر قوی و فوق‌العاده است. در این نوع بازاریابی، از تبلیغات آفلاین استفاده می‌شود که به شکلی شگفت‌انگیز و پرطرفداری مانند فیلم‌ها و صحنه‌های سینمایی طراحی و برپا می‌شوند. هدف اصلی این روش، جلب توجه گروه هدف و ایجاد تأثیر قوی بر آنان است.

بازاریابی احساسی


در بازاریابی حسی، تلاش می‌شود تا با استفاده از جذابیت بصری، صدا، حرکت و تجربه‌های بیشتر، حس و احساس مشتریان را به خود جلب کند. تبلیغات بر پایه این روش، به شکلی بزرگ و چشم‌نواز در مکان‌های عمومی یا در محیط‌های خاصی نمایش داده می‌شوند. از جمله مثال‌های این نوع تبلیغات می‌توان به نمایش صحنه‌های هیجان‌انگیز، استفاده از تکنولوژی‌های نوین مانند واقعیت افزوده و سه‌بعدی، استفاده از صداهای قدرتمند و موثر، نورپردازی و تزئینات فراوان و همچنین تجربه‌های تعاملی متنوع اشاره کرد.

بازاریابی ویروسی (Viral Marketing) 

یک روش بازاریابی است که هدف آن افزایش گسترش پیام تبلیغاتی از طریق رسانه‌های اجتماعی است. در این روش، سعی می‌شود با ایجاد محتوای جذاب و جالب، کاربران را ترغیب به دوست داشتن و به اشتراک گذاری آن محتوا کنیم تا پیام تبلیغاتی به‌صورت ویروسی و به‌طور طبیعی در بین مخاطبان گسترش یابد.

بازاریابی ویروسی


بازاریابی ویروسی معمولا از قدرت شبکه‌های اجتماعی و ارتباطات بین کاربران بهره می‌برد. با ایجاد محتوای منحصر به فرد، جذاب و با ارزش، کاربران تمایل دارند آن را با دیگران به اشتراک بگذارند. این به این معناست که مخاطبان به عنوان سفیران تبلیغاتی فعالیت می‌کنند و پیام تبلیغاتی را به صورت انتشار غیرمستقیم و به طور طبیعی به دسترسی گسترده‌تری می‌رسانند.

مزایا و معایب بازاریابی چریکی

گوریلامارکتینگ در تعامل با مشتریان به شیوه‌های جالب و مشارکتی منحصر به فرد است، اما این روش ممکن است با برخی از ریسک‌های پتانسیلی همراه باشد. اگر تصمیم به استفاده از بازاریابی پارتیزانی برای برند خود گرفته‌اید، این مزایا و معایب را در نظر داشته باشید:
 

مزایا معایب
صرفه‌جویی در هزینه: بازاریابی پارتیزانی حتی با بودجه کم می‌تواند مؤثر باشد. خطر شکست: برند در نمایش عمومی قرار می‌گیرد که در صورت اجرای ناموفق کمپین، عواقب منفی به دنبال داشته باشد.
سرگرمی: شما می‌توانید خلاقیت خود را به کار بگیرید و ایده‌های غیرمعمولی برای ساختن یک برند ایجاد کنید. خطر از دست دادن: شما ممکن است در صورت بروز شرایط غیرمنتظره مانند آب و هوای بد یا تنش‌های سیاسی، پول یا سود خود را از دست دهید.
کسب بینش: بر اساس واکنش‌های مردم، شما می‌توانید بهتر درک کنید که آنها درباره برند چه احساسی دارند. تحقیر یا ترساندن مخاطبین: برخی از اشکال گوریلامارکتینگ از کمین، فیلمبرداری یا تاکتیک های ترساندن استفاده می کنند که ممکن است باعث شرمساری یا ترساندن مردم شود.
پخش ویروسی: کمپین شما ممکن است در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شود (با توجه به برند یا شرکت‌کنندگان) تا بیشتر دیده شود. رسانه‌ها نیز ممکن است توجهی به آن جلب کنند. خطر جدال: بسته به نتیجه کمپین، شما ممکن است با مسائل قانونی یا انتشار مطبوعاتی منفی روبه‌رو شوید.
ایجاد شراکت: شما ممکن است بتوانید با یک مکان، سازمان، پارک، جشنواره یا برند دیگر یک مشارکت سودمند دوجانبه ایجاد کنید. از دست دادن تأییدیه سهامداران: اگر یک کمپین خیلی خطرناک یا غیرمعمول باشد، ممکن است توسط مدیرانی که ترجیح می‌دهند هزینه‌های بازاریابی را بر روی استراتژی‌های قابل اعتماد‌تر صرف کنند، تأیید نشود.

آیا بازاریابی چریکی برای تمامی کسب ‌و کارها مناسب است؟

گوریلامارکتینگ می‌تواند برای کسب‌وکارها در هر اندازه‌ای موثر باشد، اما نیازمند توجه و بررسی دقیق به تصویر برند و همچنین مخاطبان هدف است. هر کسب‌وکاری دارای شخصیت و شناخت خاص خود است و این امر نیازمند ارزیابی دقیق است که آیا استفاده از روش‌های بازاریابی پارتیزانی با تصویر و هویت برند آن کسب‌وکار سازگار است یا خیر. همچنین، باید به دقت و تحقیق کرد که آیا مخاطبان هدف کسب‌وکار به این نوع تاکتیک‌ها و روش‌های غیرمعمول واکنش مثبت خواهند نشان داد یا خیر.

چه تاکتیک‌های متداولی در گوریلامارکتینگ وجود دارد؟

تاکتیک‌های متداول در بازاریابی چریکی شامل گروه‌های ناگهانی (flash mobs)، نقاشی دیواری (graffiti) و قرار دادن محصول در مکان‌های غیرمعمول است.
۱. گروه‌های ناگهانی (flash mobs): این تاکتیک شامل تجمع ناگهانی یک گروه افراد در یک مکان عمومی با یک هدف خاص است. آن‌ها ممکن است به صورت هماهنگ شروع به رقص، خوانندگی یا اجرای عملی خاصی کنند. این تاکتیک به منظور جلب توجه و ایجاد هیجان در مخاطبان استفاده می‌شود.

۲. نقاشی دیواری (graffiti): این تاکتیک شامل نقاشی‌های خلاقانه و جذاب بر روی دیوارها و سطوح عمومی می‌شود. این نقاشی‌ها معمولاً با پیام‌های مرتبط با برند یا محصولات کسب‌وکار ترکیب می‌شوند و به عنوان یک روش غیرمعمول برای جلب توجه و ایجاد ارتباط با مخاطبان به کار می‌روند.

تاکتیک های گوریلا مارکتینگ

 

۳. قرار دادن محصول در مکان‌های غیرمعمول: این تاکتیک شامل قرار دادن محصولات یا نمونه‌های آن‌ها در مکان‌های غیرمنتظره و غیرمعمول است. به عنوان مثال، قرار دادن محصول در یک مکان عمومی، نمایشگاه‌بازاریابی جنگ‌نما، روشی است که می‌تواند برای همه انواع کسب‌وکارها موثر باشد، اما باید به دقت مطالعه و بررسی شود که آیا استفاده از این روش با تصویر و هویت برند کسب‌وکار سازگار است یا خیر. همچنین، نیاز است تا مشتریان هدف کسب‌وکار واکنش مثبتی نسبت به این روش‌های غیرمعمول نشان دهند.

خلاصه کلام

در دنیایی که مصرف‌کنندگان به طور مداوم با تبلیغات و اطلاعات تجاری متنوع مواجه هستند، یافتن راهی برای برجسته‌سازی و جلب توجه به محصولات یا خدمات خود بسیار حائز اهمیت است. در این موقعیت، بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ (Guerrilla Marketing) به عنوان یک استراتژی لازم و موثر مطرح می‌شود. این روش با استفاده از خلاقیت، نوآوری و عناصر غافلگیری، توانسته است به شرکت‌ها و برندها کمک کند تا در میان رقبا و تبلیغات روزمره، متمایز شوند و در ذهن مصرف‌کنندگان جا بگیرند.

همچنین، به دلیل هزینه کم آن، می‌تواند گزینه‌ بسیار خوبی برای کسب‌وکارهای کوچک باشد که به دنبال افزایش دیدپذیری خود بدون هزینه‌های بزرگ برای تبلیغات سنتی هستند. اما حتی شرکت‌های بزرگ هم می‌توانند از تاکتیک‌های گورلامارکتینگ بهره‌مند شوند تا برای محصولات یا خدمات خود هیجان بیشتری ایجاد و با مخاطبان تعامل بیشتری داشته باشند.

نظرات

هیچ نظری وجود ندارد.


افزودن نظر

Sitemap
Copyright © 2017 - 2023 Khavarzadeh®. All rights reserved