نقد تبلیغات
دسترسی سریع
نقد تبلیغات
غیراخلاقی
موضوع اخلاق در کمپینها تبلیغاتی اغلب زیر سؤال قرا میگیرند، خصوصاً زمانی که اطلاعات نادرست ارائه کرده و یا مصرفکننده را مجاب به خرید کالاها و خدماتی میکنند که در عمل نیازی به آن ندارند. مثلاً قرار دادن قیمتی بر روی یک محصول درواقع مربوط به یک محصول باکیفیت پایینتر است، هم موضوعی غیراخلاقی و البته مسئلهای غیرقانونی است. موضوع دیگر در این رابطه وابسته کردن یک محصول یا خدمت به یک جنسیت یا نژاد کلیشهای است. البته گاهی اوقات برای سلب مسئولیت از موارد اینچنینی در برخی از تبلیغات موارد با فونت خیلی ریز در بخش پایین درج میشود که ازنظر قانونی و اخلاقی بههیچوجه موجب سلب مسئولیت صاحبان آن برند نمیشود.
اغراقآمیز
تبلیغاتی که موجب اغراق در رابطه با تفاوتهای موجود بین محصول شما و رقبا میشود همواره موردانتقاد بوده و بهعنوان تبلیغات غلط و گمراهکننده شناخته میشوند. این دسته از تبلیغات گاهی موجب بیاعتبار کردن رقابت به صورتی ناعادلانه شده مشتریان را فریب میدهد. مشتریان هم درنتیجه سرخورده شده و در درازمدت تنها نتیجه حاصلشده برای آن برند از دست دادن اعتبار خودش در بین مصرفکنندگان است.
اهانتآمیز
منتقدان تبلیغات اغلب به استفاده از جنسیت و کنایههای جنسی بهعنوان مواردی اهانتآمیز و غیرضروری اشاره میکنند. برخی از این تبلیغات نیز منجر به شکلگیری اعتراضاتی در قالب گروههای مختلف شامل زنان و مردان و . . . خصوصاً در محیطهای کلیسا میشود که در برخی از موارد منجر به قطع پخش برخی از تبلیغات برندها و حتی پرداخت جریمه توسط آنها میشود. البته در برخی از موارد این اعتراضها خود بهنوعی منجر به تبلیغات بیشتر و مطرحشدن بیشتر نام این برندها در اذهان عمومی میشود، مانند کمپین تبلیغاتی “عدم تنفر” از برند بِنِتُن در سال 2011 که در تبلیغات خود در حالی رئیسجمهور آمریکا باراک اوباما را نشان میداد که رهبر ونزوئلا، هوگو چاوز را در بغل گرفته و در حال بوسیدن وی بود.
ماتریالیستی
انتقاد دیگری که ممکن است در رابطه با تبلیغات مطرح باشد این است که تبلیغات بهطورکلی موجب ترویج مادیگرایی در جامعه میشود که خود بهنوعی سوءاستفاده از فضای شکلگرفته برای ترویج محصول یا خدمتی خاص در یک جامعه از مصرفکنندگان است. نتیجه هم البته چیزی نیست جز جامعه از مصرفکنندگان بیاطلاع و کمتوجه که اقدام به خریدهایی میکنند که در عمل نیازی به آنها ندارند، یا اینکه منافع معرفیشده در آن تبلیغات بههیچروی به این خریداران منتقل نمیشود. باوجوداینکه این تبلیغکنندگان نمیتوانند مصرفکنندگان را مجبور به خرید کنند، اما از این طریق بر خواستهها و نیاز آنها تأثیر میگذارند.
قیمتهای بالاتر
از دیگر انتقادهای مطرح این است که: تبلیغات موجب بالاتر رفتن قیمت محصول و خدمات شده که درنهایت این تفاوت قیمت به مصرفکننده منتقلشده و هزینه بالاتری را به وی تحمیل میکند. این انتقاد زمانی میتواند درست باشد که تقاضا بدون کشش برای محصول یا خدمتی وجود داشته باشد. اما برخی طرفداران حوزه تبلیغات بر این باورند تبلیغات مؤثر اغلب موجب ایجاد تقاضا و افزایش حجم مصرف میشود.
ایجاد انحصار
تبلیغات بهطورکلی موجب ایجاد تمایل نسبت به یک برند شده و رقابت را تا حدودی محدود میکند. شرکتهای بزرگ که قدرت هزینه کردن مبالغ بزرگ برای تبلیغات خود دارند از طریق ایجاد انحصار منجر به حذف شرکتهای کوچکتر و ضعیفتر میشوند. ازاینرو تبلیغات موجب درصحنه ماندن کسبوکارهای قدرتمندتر بجای کسبوکارهای بهتر و یا بهترین میشود. اما نکته قابلتوجه این است که اغلب این انحصارهای ایجادشده توسط یک برند بسیار کوتاهمدت است و رقابت توسط یک خلاقیت توسط یک شرکت یا برند دیگر خیلی زود باز به جریان میافتد.
نظرات
هیچ نظری وجود ندارد.
افزودن نظر
Sitemap
Copyright © 2017 - 2023 Khavarzadeh®. All rights reserved