مفهوم جامع و کامل نمونه گیری و روشهاي آن
دسترسی سریع
مفهوم جامع و کامل نمونه گیری و روشهاي آن
در یک تحقیق همیشه میسر نیست که کل آزمودنیهای یک جامعه را مورد بررسی قرار دهیم چرا که ممکن است از نظر زمان، منابع مالی، منابع انسانی و... محدودیتهایی موجود باشد و امکان بررسی همه جامعه موجود نباشد؛ لذا باید جزئی از آزمودنیها را به گونهای که نماینده معقولی برای کل آزمودنیهای آن جامعه باشند، انتخاب نموده و نتایج بررسی روی آنها را به کل جامعه تعمیم داد. البته با توجه به وجود خطا در این عمل، لازم است میزان خطا را نیز محاسبه و اعلام نماییم.
ویژگیهای جامعه از قبیل µ (میانگین جامعه)، σ (انحراف معیار جامعه) و 2σ (واریانس جامعه) به عنوان پارامترهای جامعه مطرح هستند. به عبارت دیگر هر خصوصیت عددی یک جامعه را پارامتر آن جامعه گویند. و آماره ویژگی و خصوصیت نمونه است. آمارههای تمایل به مرکز، پراکندگی و سایر آمارههای نمونه مورد بررسی، به عنوان تقریبی از پارامترهای تمایل به مرکز و پراکندگی و سایر پارامترهای جامعه محسوب میشود. بدین لحاظ یافتههای نمونه به جامعه تعمیم داده میشود. به عبارت دیگر، آمارههای نمونه به عنوان برآوردهایی از پارامترهای جامعه مورد استفاده قرار میگیرد. شکل زیر رابطۀ بین جامعه و نمونه را نشان میدهد.
مزایای نمونه گیری
دلایل استفاده از نمونهگیری به جای سرشماری جامعه نسبتاً واضح و روشن است. در بررسی تحقیقاتی که درگیر صدها یا حتی هزاران عضو هستند، جمعآوری اطلاعات یا آزمودن هر عضو میتواند به طور علمی غیرممکن باشد. حتی اگر موارد ذکر شده ممکن باشد، زمان، هزینه و سایر منابع انسانی مانع عمدهای بر سر راه پژوهش هستند. احتمالاً بررسی یک نمونه، به جای کل جامعه گاهی اوقات منجر به نتایجی میشود که از روائی بالاتری برخوردار است زیرا اساساً در این حالت خستگی کمتری وجود خواهد داشت و بنابراین در جمعآوری اطلاعات خطاهای کمتری صورت میگیرد، خصوصاً زمانی که اعضای جامعه زیادند. در برخی موارد، استفاده از کل جامعه برای آگاهی یا آزمودن چیزی ناممکن است. برای مثال در آزمون عمر یک دسته از لامپها، اگر مجبور باشیم هر لامپ تولیدی را بسوزانیم، چیزی برای فروش نخواهد ماند. به طور خلاصه میتوان گفت نمونهگیری دارای مزیتهای زیر میباشد:
1- هزینه کمتر
2- زمان کمتر، سرعت بیشتر
3- دقت بیشتر در اجرا
4- به علت محفوظ ماندن واحدهای جامعه یا تخریب نشدن آنها
طرحهای نمونه گیری
بسته به نوع جامعه آماری میتوان از روشهای مختلفی برای نمونهگیری استفاده نمود. به طور کلی دو نوع طرح نمونهگیری وجود دارد: نمونهگیری تصادفی و غیر تصادفی. در نمونهگیری تصادفی، اعضای جامعه به عنوان آزمودنیهای نمونۀ منتخب، از شانس و احتمال یکسانی برخوردارند. در نمونهگیری غیرتصادفی، اعضای جامعه به عنوان آزمودنیهای نمونه منتخب، از شانس و احتمال یکسانی برای انتخاب شدن برخوردار نیستند. طرحهای نمونهگیری تصادفی وقتی استفاده میشوند که نماینده (معرّف) بودن نمونه به خاطر اهداف تعمیمپذیری حائز اهمیت است. وقتی که زمان یا سایر عوامل، نسبت به تعمیمپذیری از اهمیت بسیار زیادتری برخوردار میشوند، عموماً نمونهگیری غیرتصادفی استفاده میشود. هر کدام از این دو طرح اصلی، استراتژیهای نمونهگیری مختلفی دارند. بسته به میزان تعمیمپذیری مورد نظر، فراهم بودن زمان و سایر منابع و هدفی که پژوهش به دنبال آن است، انواع مختلفی از طرحهای نمونهگیری تصادفی و غیرتصادفی انتخاب خواهند شد. در ادامه این جلسه انواع مختلف این طرحها معرفی خواهند شد:
1- نمونه گیری تصادفی
نمونه گیری تصادفی میتواند ماهیتاً نامحدود (یا نمونهگیری تصادفی ساده) یا محدود (نمونهگیری تصادفی پیچیده) باشند.
1-1- نمونه گیری تصادفی ساده یا نامحدود
در طرح نمونهگیری تصادفی نامحدود، که عموماً به نمونهگیری تصادفی ساده مشهور است، هر عضوی در جامعه برای انتخاب شدن به عنوان یک آزمودنی از شانس مساوی و معین برخوردار است به طوری که انتخاب هیچ عضوی در انتخاب عضو بعدی مؤثر نباشد. به عبارت دیگر هر آزمودنی به طور مستقل از سایر آزمودنیها، شانس انتخاب شدن برابر دارد. احتمال انتخاب شدن هر عضو عبارت است که:
برای انتخاب نمونه به شیوه تصادفی ساده چندین روش وجود دارد: قرعهکشی نام اعضا، انتخاب رندومی آزمودنیها از روی شماره آنها در لیست، استفاده از جدول اعداد تصادفی، استفاده از ترتیب مضربها.
از جمله مزیتهای این طرح این است که از حداقل تورش برخوردار است و دارای بیشترین قدرت و تعمیمپذیری است. این فرآیند معایبی نیز دارد، پُرزحمت و هزینهبر است، و علاوه بر این ممکن است همیشه یک فهرست تازه و بهروز از اعضای جامعۀ آماری در دست نباشد. روش نمونه گیری طبقه ای نیز یکی از مهم ترین روش ها در زمینه اندازه گیری و دریافت دیتای مهم است و یک راهنمای کامل نمونهگیری طبقهای می تواند اطلاعات بسیار خوبی را در این خصوص به شما منتقل نماید.
1-2- نمونه گیری تصادفی پیچیده یا محدود
به جای طرح نمونهگیری تصادفی ساده، چندین طرح نمونهگیری تصادفی پیچیده میتواند مورد استفاده قرار گیرد. این شیوه نمونهگیری تصادفی نوعی طرح جایگزین پایا و بعضاً کارآمدتری نسبت به طرح نمونهگیری نامحدود که مورد بحث قرار گرفت، ارائه میدهند. چون اطلاعاتی که میتواند برای یک حجم نمونهگیری معین با استفاده از برخی شیوههای نمونهگیری تصادفی پیچیده به دست آید نسبت به استفاده و به کارگیری طرح نمونهگیری تصادفی ساده بیشتر است، لذا کارائی آن بیشتر میباشد. اکنون پنج طرح از طرحهای نمونهگیری تصادفی پیچیده که بیشتر متداولاند را مورد بحث قرار میدهیم:
1-2-1- نمونه گیری سیستماتیک
هر گاه تعداد آزمودنیهای یک جامعه آماری بزرگ باشد، انجام نمونهگیری تصادفی ساده ممکن است با مشکل مواجه شود. در چنین مواقعی برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک یا نظامدار استفاده میشود.
در این روش ابتدا ضریب a را به شیوۀ زیر به دست میآوریم:
سپس از بین آزمودنیهای شماره 1 تا a یکی را به طور تصادفی انتخاب میکنیم. فرض کنید شماره آزمودنی انتخاب شده b باشد، آنگاه آزمودنیهای بعدی به شیوۀ زیر انتخاب میشوند:
b+a , b+2a , b+3a , …
این کار را تا انتخاب n اُمین فرد نمونه ادامه میدهیم. به این ترتیب به طور سریع و ساده به n آزمودنی نمونه دست مییابیم به طوری که آنها از اول تا آخر فهرست پراکندهاند.
برای مثال اگر بخواهیم یک نمونۀ 35 واحدی از یک آپارتمان 260 واحدی انتخاب کنیم باید:
7= [7.43] = [35 ÷ 260] a =
حال به طور تصادفی عددی را از بین 1 تا 7 انتخاب میکنیم، اگر فرضاً عدد 5 را برگزیدیم از عدد 5 اعداد را هفت تا هفت تا میشماریم تا کل 35 واحد انتخاب شود، یعنی اولین واحد، آپارتمان شماره 5 خواهد بود، دومین واحد آپارتمان شماره 12= (7+5) خواهد بود، سومین واحد آپارتمان شماره 19= (7+12) خواهد بود و به این ترتیب شمارش میکنیم تا 35 واحد نمونه کامل شود.
مسئلهای که محقق باید در طرح نمونهگیری تصادفی از آن آگاه باشد، احتمال ایجاد نوعی تورش در نمونه است. برای مثال فرض کنید که پنجمین خانه اتفاقاً در نبش ساختمان باشد و واحدهایی که بعد از شمارش هفت تا هفت تا انتخاب میشوند نیز در نبش ساختمان باشند. اگر کانون پژوهش در این مطالعه کنترل آلودگی صوتی برای ساکنانی باشد که عایقبندی مناسب را به کار میبرند، در این صورت ساکنان خانههای نبشی نسبت به خانههایی که بین دو ساختمان قرار دارند احتمالاً آنقدر در معرض سروصدا نخواهند بود. بنابراین وقتی از ساکنان واحدهای نبشی آپارتمان، اطلاعاتی در مورد سطح آلودگی صوتی به دست میآوریم، محقق ممککن است اطلاعاتی را که جمعآوری کرده دچار نوعی تورش باشد. احتمال استخراج یافتههای ناصحیح از چنین اطلاعاتی بسیار بالاست. بنابراین، در نمونهگیری سیستماتیک زمینه برای ایجاد تورش وجود دارد و محقق باید طرحهای خود را به دقت مورد توجه قرار دهد و مطمئن شود که طرح نمونهگیری سیستماتیک برای بررسی مناسب است و این کار را قبل از اخذ تصمیم در مورد استفاده از آن انجام دهد.
1-2-2- نمونه گیری تصادفی طبقه ای
اگرچه نمونهگیری به برآورد پارامترهای جامعه کمک میکند، ولی ممکن است گروههای فرعی معینی از اعضاء در جامعه وجود داشته باشند که انتظار رود در مورد یک مطالعه مورد توجه محقق، پارامترهای مختلفی داشته باشند. به عبارت دیگر هر گاه آزمودنیهای جامعه از نظر برخی خصوصیات همگون نباشند و بتوان آنها را در طبقات مختلف گروهبندی کرد، نمونهگیری باید طوری انجام شود که به نسبت افراد هر طبقه در جامعه، همان نسبت در نمونه نیز انتخاب شود.
برای مثال، برای پژوهشی که مدیر بخش منابع انسانی علاقهمند به ارزیابی میزان نیازهای آموزشی کارکنان است، کل سازمان، جامعه پژوهش را تشکیل خواهد داد. امّا میزان کیفیت و فشردگی آموزش مورد نیاز مدیران ارشد، مدیران سطح پایینتر، سرپرستان، تحلیلگران رایانه، کارکنان دفتری و غیره برای هر گروه، متفاوت خواهد بود. آگاهی از انواع تفاوتهایی که وجود دارد در ایجاد برنامههای آموزشی سودمند و مفید در سازمان کمک خواهد کرد. به این دلیل، اطلاعات باید به شیوهای جمعآوری شود که به ارزیابی نیازهای هر سطح از گروههای فرعی در جامعه بتواند کمک کند. در این صورت واحد تجزیه و تحلیل میتواند سطح هر گروه باشد.
فرآیند نمونهگیری تصادفی طبقهای همانطور که از نامش پیداست، متضمن فرآیندی از تشکیل طبقات و تجزیه آنهاست که به وسیله انتخاب تصادفی آزمودنی از هر طبقه دنبال میشود. در این نمونهگیری ابتدا جامعه به گروههای ناسازگاری که در بطن پژوهش مناسب، مرتبط و بامعنا هستند، تقسیم میشوند. بدون پیش گرفتن شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای، یافتن تفاوتها در پارامترهای گروههای فرعی درون یک جامعه نمیتواند ممکن باشد.
طبقهبندی نوعی طرح نمونهگیری کارآمد در پژوهش است؛ یعنی، طبقهبندی، اطلاعات بیشتری در مورد حجم نمونه معینی فراهم میکند. طبقهبندی باید خطوطی را دنبال کند که با پرسشهای پژوهش متناسب باشند. برای مثال اگر ترجیحات مشتری را برای یک محصول مورد بررسی قرار میدهیم، طبقهبندی جامعه میتواند بر اساس حوزههای جغرافیایی، بخشهای بازار، سن مصرفکننده، جنسیت مصرفکننده، یا ترکیبهای مختلفی از این موارد صورت گیرد. روش طبقهبندی، میزان همگنی را در هر طبقه و ناهمگنی را بین طبقات نشان میدهد. به عبارت دیگر، اختلافها و تفاوتهای بین گروهها بیشتر از تفاوتهای درون گروه خواهد بود.
وقتی جامعه به شیوههای صحیحی طبقهبندی گردید، نمونهای از اعضای هر طبقه میتواند با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده یا نمونهگیری سیستماتیک، استخراج شود. آزمودنیهای استخراجی از هر طبقه میتواند نسبت به تعداد عناصر در هر طبقه متناسب یا نامتناسب باشد. برای مثال جدول زیر توجه نمایید.
تعداد آزمودنیهای دو نمونه |
|||
سطح شغلی |
تعداد اعضا |
نمونهگیری متناسب (20% =710÷142) |
نمونهگیری نامتناسب |
مدیریت عالی |
10 |
2 = 20% × 10 |
7 |
مدیریت میانی |
30 |
6 = 20% × 30 |
15 |
مدیریت سطح پایینتر |
50 |
10 = 20% × 50 |
20 |
سرپرستان |
100 |
20 = 20% × 100 |
30 |
دفترداران |
500 |
100 = 20% × 5000 |
60 |
منشیها |
20 |
4 = 20% × 20 |
10 |
کل |
710 |
142 |
142 |
در این مثال از مجموع 710 نفر اعضای جامعه آماری یک نمونه 142 نفری برای پژوهش نیاز است. اگر محقق بر مبنای درصد نمونه (20% =710÷142) از هر طبقه به تناسب دست به انتخاب بزند، نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب انجام داده است. در برخی موقعیتها مانند موقعیت بالا، محققان ممکن است گاهی اوقات نگران این باشند که به دست آوردن اطلاعات فقط از 2 مدیر عالی و 6 مدیر میانی نمیتواند معرف پاسخهای این دو گروه باشد. با حفظ اندازه یا حجم نمونه، اکنون تعداد آزمودنیها در هر طبقه تغییر خواهند کرد. بر اساس عقیده و نظر محقق با رعایت تعداد کل اعضای نمونه، در هر طبقه تعداد اعضایی که نماینده مناسبی از آن طبقه باشد تعیین میشود. این نوع نمونهگیری در این شرایط میتواند مناسبتر و نماینده بهتری نسبت به طرح نمونهگیری قبلی باشد.
تصمیمگیری در مورد نمونهگیری که دارای تناسب خاصی نیست وقتی گرفته میشود که برخی از طبقات بسیار کوچک و برخی دیگر بسیار بزرگند، یا وقتی که نسبت به تغییرپذیری ویژگیها درون یک طبقه خاصی که تعداد بیشتری در نمونه جای خواهند گرفت، نوعی شک و تردید وجود داشته باشد و یا محدودیتهای زمان و هزینه وجود داشته باشد.
1-2-3- نمونهگیری تصادفی خوشهای
در نمونهگیری خوشهای، گروهها یا خوشههایی از اعضا، از گروههایی که بین اعضای آنها نوعی عدمتجانس وجود دارد، برای مطالعه انتخاب میشوند. این نمونهگیری به دو شیوه انجام میشود:
الف) نمونه گیری خوشهای تک مرحله ای
جامعه به خوشهها یا گروههای مناسب تقسیم میشود و آزمودنیهای نمونه، به صورت تصادفی از تعدادی خوشهها یا گروههای مورد نیاز، انتخاب میشوند و همۀ عناصر از خوشهای که به صورت تصادفی انتخاب شده است مورد بررسی قرار میگیرند.
ب)نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای
ابتدا از خوشهها یا گروههای جامعه، نمونهای اولیه به شیوه تصادفی استخراج میکنیم؛ سپس از بین این خوشهها بار دیگر نمونهای ثانویه تصادفی انتخاب میکنیم و اینکار را تا زمانی که مرحله نهایی این سطح برسیم انجام میدهیم. آنگاه در آخر نمونهای خواهیم داشت که از هر واحدی، عضوی در آن وجود دارد.
یکی از انتقادهای وارده بر نمونهگیری خوشهای این است که ممکن است انتخاب مضاعف اعضاء در چندین خوشه، اتفاق بیافتد. اگرچه این شیوه کم هزینه است اما از نوعی کارائی در دقت و اطمینان در نتایج برخوردار نیست.
1-2-4- نمونه گیری ناحیه ای
زمانی که پژوهش به جوامع آماری در حوزههای جغرافیائی معین نظیر بخشها، مجموعههای شهری یا مرزهای خاصی در یک محل مربوط میشود، نمونهگیری ناحیهای مورد استفاده قرار میگیرند. نمونهگیری ناحیهای، شکلی از نمونهگیری خوشهای در یک ناحیه است. نمونهگیری از نیازهای مصرفکنندگان قبل از راهاندازی یک فروشگاه، در بخش خاصی از شهر میتواند مستلزم نمونهگیری ناحیهای باشد. نمونهگیری ناحیهای نسبت به سایر طرحهای نمونهگیری تصادفی کمهزینهتر است و متکی به یک چارچوب جمعیتی نیست. نقشه یک شهر که مجموعههای شهر را نشان میدهد دربرگیرنده اطلاعات کافی است که به محقق اجازه میدهد یک گروه نمونه از بلوک بگیرد و اطلاعاتی از ساکنین هر بلوک کسب کند.
1-2-5- نمونه گیری مضاعف
زمانی که برای جمعآوری برخی اطلاعات اولیه موردنظر، نمونهای از یک جامعه مورد استفاده قرار میگیرد و بعداً نمونهای فرعی از این نمونه مقدماتی، برای بررسی موضوع به تفصیل مورد استفاده واقع میشود، چنین طرح نمونهگیری، نمونهگیری مضاعف نامیده میشود. برای مثال یک مصاحبۀ منظم، ممکن است نشان دهد که یک گروه فرعی از پاسخدهندگان، در مورد مشکلات و مسائل سازمان اطلاعات بیشتری دارد. این پاسخدهندگان ممکن است برای بار دوم با پرسشهای جدیدی مورد مصاحبه قرار گیرند. این پژوهش نوعی شیوه نمونهگیری مضاعف اختیار کرده است.
2- نمونه گیری غیرتصادفی
در طرحهای نمونهگیری تصادفی، عناصر یا اعضا درون جامعه از هیچگونه احتمال مساوی انتخاب شدن به عنوان آزمودنیهای نمونه برخوردار نیستند. این بدین معناست که یافتههای حاصل از بررسی نمونه، نمیتواند بااطمینان، به جامعه تعمیم داده شود. در عین حال، محققان ممکن است در برخی موارد نیاز به تعمیمپذیری نداشته باشند و فقط قصد بدست آوردن برخی اطلاعات مقدماتی به شیوهای سریع و کمهزینه داشت باشند. در چنین مواردی آنها میتوانند به نمونهگیری غیرتصادفی متوسل شوند. برخی از طرحهای نمونهگیری غیرتصادفی نسبت به برخی دیگر قابلیت اعتماد بیشتری دارند و رهنمودهای مهمی برای کسب اطلاعات مفید در مورد جامعه میتوانند ارائه دهند.
2-1- نمونه گیری غیرتصادفی ساده (دردسترس)
همانطور که از نامش پیداست، نمونهگیری ساده متضمن جمعآوری اطلاعات از اعضاء جامعه است که این اعضاء جهت فراهم آوردن اطلاعات به راحتی در دسترس هستند. برای مثال اگر در مرکز خریدی از خریداران خواسته شود آنهایی که تمایل دارند برای مصاحبه در مورد برتری کالای الف نسبت به ب به مکان خاصی در گوشه مرکز خرید مراجعه کنند و آنگاه با این افراد مصاحبه صورت گیرد، این نمونه گیری را نمونه گیری دردسترس میگویند.
2-2- نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند (از پیش تعیین شده)
به جای به دست آوردن اطلاعات از کسانی که به راحتی در دسترس قرار می گیرند، گاهی اوقات ممکن است ضرورت یابد که اطلاعاتی از افراد یا گروههای خاصی به دست آوریم، یعنی انواع خاصی از افراد که قادر به ارائه اطلاعات مورد نظر ما هستند، زیرا آنها تنها افرادیاند که میتوانند چنین اطلاعاتی ارائه دهند یا با برخی از معیارهایی که محقق تدوین کرده مطابقت دارند. چنین نوعی از طرحهای نمونهگیری، نمونهگیری هدفمند نامیده میشود و دو نوع عمدۀ آن عبارتند از نمونهگیری قضاوتی و سهمیهای که در ذیل تشریح خواهند شد.
2-2-1- نمونه گیری قضاوتی
در این نوع نمونهگیری، افرادی برای نمونه انتخاب میشوند که برای ارائه اطلاعات مورد نیاز در بهترین موقعیت قرار دارند. برای مثال، اگر محققی میخواهد بداند چگونه زنان به پستهای مدیریت عالی دست مییابند، تنها افرادی که میتوانند اطلاعات دست اول در این مورد به وی بدهند مدیران زنی هستند که در پستهای ریاست، معاونت و سطوح عالی مدیریت اجرائی در سازمانها، قرار دارند. از این افراد، انتظار میرود به خاطر دارا بودن تجربه و گذراندن فرآیندهای مختلف، از دانش تخصصی برخوردار بوده و قادر به ارائه اطلاعاتی به محقق باشند. بنابراین، طرح نمونهگیری قضاوتی هنگامی مورد استفاده قرار میگیرد که طبقۀ محدودی از افراد دارای اطلاعاتاند که محقق در جستجوی آنهاست. در چنین مواردی، هر نوع نمونهگیری تصادفی از میان بخش مختلفی از افراد، بیهدف و بیفایده است. اگرچه نمونهگیری قضاوتی ممکن است تعمیمپذیری یافتهها را به علت این که، نمونهای از افراد متخصص که به راحتی در دسترس هستند، مورد استفاده قرار دادهایم، کاهش دهد، ولی این شیوه تنها شیوه نمونهگیری است که میتوان برای به دست آوردن اطلاعاتی که لازم است از افراد خاصی که دارای علم و دانش مربوط هستند و میتوانند اطلاعات مورد نظر را ارائه دهند، مورد استفاده قرار داد.
2-2-2- نمونه گیری سهمیه ای
نمونهگیری سهمیهای شکلی از نمونهگیری طبقهای متناسب است که در آن، نسبت از قبل تعیین شدۀ افراد از گروههای مختلف نمونهگیری میشوند اما این بار بر مبنای نوعی نمونهگیری ساده یا دردسترس صورت میگیرد. بیشک، این نمونه ممکن است نمایندۀ کلی جامعه نباشد؛ بنابراین، تعمیمپذیری یافتهها محدود میشود. در عین حال، چون این نوع نمونهگیری مستلزم تلاش کمتر، هزینه کمتر و زمان کمتری است، برای برخی از تحقیقات جذاب است.
اهمیت طرح نمونه گیری و اندازه نمونه
اگر طرح نمونهگیری مناسب، مورد استفاده قرار نگیرد، صرف یک حجم نمونه بزرگ اجازه نخواهد داد که یافتهها به جامعه تعمیم داده شود. همینطور، اگر حجم نمونه برای سطح اطمینان و دقت مورد انتظار کافی نباشد، هیچ طرح نمونهگیری پیشرفته نمیتواند برای محقق در تحقق اهداف بررسی مفید باشد. بنابراین، در اتخاذ تصمیمات، برای مثال راجع به نمونهگیری باید هم طرح نمونهگیری و هم حجم نمونه مد نظر قرار گیرند. در عین حال اگر حجم نمونه بسیار زیاد باشد، میتواند مشکلزا باشد و زمینه مساعدی برای دچار شدن به خطای نوع دوم را ایجاد کند. به عبارت دیگر، یافتههای پژوهش خود را میپذیریم در حالی که باید آنها را رد کرده باشیم. به عبارت دیگر، وقتی نمونه بسیار بزرگ است و حتی روابط در سطوح معنیدار ضعیف است یقین پیدا میکنیم که این روابط معنیدار در نمونه در مورد جامعه واقعاً صادق است، در حالی که واقعیت دلالت بر آن دارد که چنین چیزی ممکن نیست. بنابراین نه اندازه بزرگ و نه اندازه کوچک به پروژههای پژوهشی کمک چندانی نمیکنند.
به طور کلی قواعد زیر را برای تعیین حجم نمونه میتوان به کار برد:
- برای بیشتر تحقیقات، حجم نمونه بزرگتر از 30 و کمتر از 500 مناسب است.
- در جاهایی که نمونهها باید به نمونههای فرعی تقسیم شوند، حداقل حجم نمونه برای هر طبقه 30 عضو ضروری است.
- در تحقیقات چندمتغیره، حجم نمونه باید چند برابر (ترجیحاً 10 برابر) و به بزرگی تعداد متغیرها در پژوهش باشند.
- برای پژوهشهای تجربی ساده با کنترلهای آزمایشی شدید (زوجهای جفت شده) پژوهش موفق با نمونههای دارای حجم 10 تا 20 نیز میسر است.
نظرات
هیچ نظری وجود ندارد.
افزودن نظر
Sitemap
Copyright © 2017 - 2023 Khavarzadeh®. All rights reserved