مشتری و مصرف مد

بازاریابی اثربخش در زمینه ی مد، به معنای استفاده از بینش شرکت در باره ی مشتریان جهت آنان می باشد.

بحث کردن پیرامون مجموعه ای از مفاهیم و موضوع هایی است که محور و مرکز توجه وتاکید تمام فعالیت های بازاریابی،یعنی مشتری است.مشتری باید در رأس توجه هر بازیاب قرار بگیرد و متضمن وجود تقاضا برای محصولات یا خدمات مد باشد .اغلب تئوری بازاریابی به مشتریان در قالب پارامترهای بخش بندی یا رفتار مصرفی توجه می کنند.

یک مفهوم بنیادی در بازاریابی این است که یک کسب وکار به جای تلاش برای فروش آنچه ساخته شده است باید به تولید چیزی بپردازد که می تواند به فروش در این جمله فرض براین است که یک کسب وکار بر مبنای تقاضای مشتری شکافی را در بازار شناسایی می کند،سپس محصولاتی جهت مرتفع نمودن آن تدارک می بیند.

همچنین به رویکردهای تجاری متفاوتی در زمینه ی کسب و کار اشاره می کند که یکی بازاریابی محور ودیگری محصول محور است. یک رویکرد بازاریابی محور با عنوان رویکردی مشتری مدار که مشتری را که مشتری را محور فعالیت های بازاریابی قرار می دهد نیز مشهور است، در حالی که یک رویکرد محصول محور بر توسعه ی محصولات جهت فروش متمرکز است.

به شکلی مستدل ،تناسب و توان قدرت اکنون بیشتر به سمت مصرف کننده و به دور از کسب و کار ها تغییر یافته است.مصرف کنندگان امروزی درباره ی نام های تجاری/برند ها مطلع اند.و از مجموعه ی پیشرفته مداومی از نیازها وخواسته های پیچیده که می توانند توسط مجموعه ای از گزینه های در حال رقابت با یکدیگر پاسخ داده شوند ، برخوردارند.جابجایی در قدرت همچنین باعث شده است که بسیاری از مصرف کنندگان احساس مالکیت یا وابستگی احساسی به یک نام تجاری پیدا کنند برای مثال :در سال 2005 مارکس اند اسپنسر با شعار "ام اند اس شما"دوباره نام گذاری شد .

این امر در نتیجه ی حقیقی صورت گرفت که مشخص می کرد عقاید محکم و وابستگی های شخصی ای در بین بسیاری از مشتریان آنها در زمینه ی نام تجاری شان وجود دارد.تعدادی از بازاریابان چنین استدلال می کنند که نام های تجاری اکنون به مصرف کنندگان متعلق می باشند و بنظر نمی رسد . تنها به شرکت به وجود آورنده ی آن تعلق داشته باشند .

مد یک بعد پیچیده دیگری به موضوع هایی در زمینه ی در ک مصرف کنندگان و پیش بینی خواسته ها و رفتارهای آنان می افزاید.زیرا مورد های مذکور بسار سریع تغییر می کنند.