بازار هدف در مقابل بازار استراتژیک
دسترسی سریع
بازار هدف در مقابل بازار استراتژیک هر دو بازار هدف و بازار استراتژیک دارای خصوصیاتی هستند که این خصوصیات در هر یک از آنها نسبت به دیگری متفاوت است. بنابراین، اگر قصدی مبنی بر پاسخ دادن به این سؤال باشد که تفاوت بین این دو بازار چیست، باید ازنقطهنظر مدیریت شرکت به این سؤال پاسخ داده شود. در داخل بازار فعلی و کنونی، جمعیتی که قصد هدفگیری آن رادارید تحت عنوان بازار هدف شناخته میشود. به عبارتی تمرکز شرکت بر روی بازار هدف، قرار میگیرد. بازار هدف، درواقع در داخل بازار فعلی است که شرکت در حال فعالیت در آن است و یکی از چالشهای اصلی برای شرکت فتح کردن و نفوذ کردن به آن بازار است. همچنین برای اینکه بدانید مولفه یعنی چه؛ مقاله مربوط به این موضوع را ملاحظه کنید. ازاینرو، موتورسیکلتهای هوندا ممکن است در شهر بمبئی هم در دسترس باشند، اما در حال حاضر بازار هدف این برند جنوب بمبئی است که حجم فروش بالا در آن دیده نمیشود. بازار استراتژیک چیست؟ بازار استراتژیک بازاری است که شما به آن علاقه دارید یا ممکن است در صورت داشتن منابع لازم برای مدیریت آن بازار یا زمانی که بهطور کامل به بازار هدف خود نفوذ کردید و آن را اشباع کردید، قصد وارد شدن به آن بازار را بکنید. در مثال بالا که از برند هوندا نام بردیم، برند هوندا پس از فتح کامل بازار بمبئی جنوبی ممکن است به بازارهای موجود در حاشیه در شهر بمبئی وارد شود. بنابراین بازار حاشیه شهر بمبئی، بازار استراتژیک بوده و در برابر آن بازار جنوب شهر بمبئی بازار هدف برای آن برند در نظر گرفته میشود. زمانی که شرکت بهطور کامل به بازار هدف انتخابشده نفوذ کرد، ممکن است بر بازار استراتژیک خودش تمرکز کند. یعنی بازار استراتژیک در مرحله بعدی جای بازار هدف قرار میگیرد و سپس شرکت به سمت یافتن یک بازار استراتژیک جدید سوق پیدا میکند. البته توانایی توسعه بازار و ورود به بازار استراتژیک همیشه برای یک شرکت لازم و ضروری نیست، چراکه بازار استراتژیک ممکن است ارزش خودش را از دست بدهد یا شرکت مذکور به منابع کافی جهت وارد شدن به بازار استراتژیک دسترسی نداشته باشد. در چنین مواردی شرکت باید تمرکز خود بر روی بازار هدف را حفظ کند یا به فکر وارد شدن به یک بازار استراتژیک دیگر باشد.
معیارهای اصلی که این دو بازار را از یکدیگر متمایز میسازند، عبارتاند از: محصول: محصول فعلی در بازار برای عرضه در بازار هدف آن مورداستفاده قرار میگیرد. همان محصول میتواند برای عرضه در بازار استراتژیک هم مورداستفاده قرار بگیرد یا محصول جدیدی برای آن بازار طراحی و توسعه پیدا کند. قیمتگذاری: قیمتگذاری میتواند یک عامل تمایز برای بازار هدف و بازار استراتژیک در نظر گرفته شود. زمانی که قیمتگذاری برای یک محصول برای بازار هدف در سطح بالایی باشد، این قیمت میتواند کاهش پیدا کند تا شرکت بهراحتی قادر به ورود به بازار استراتژیک خودش باشد. مکان: مکان یکی از اجزاء و عناصر اصلی بازار هدف در برابر بازار استراتژیک است. بازار هدف شامل جغرافیایی میشود که شرکت و محصول در حال حاضر در حال فعالیت در آن است. بااینوجود، یک بازار استراتژیک نشاندهنده جایی است که شرکت تمایل به گسترش و نفوذ در آن در آینده را دارد. ازاینرو برخی شرکتها که در حال حاضر در حال تولید کالاها و محصولاتی خاص در مثلاً کشور هند هستند، چشم به مکانهای جغرافیایی خارجی دارند که میخواهند بهعنوان بازار استراتژیک در آینده در آن توسعه پیدا کنند. ترویج و ترفیع: فعالیتهای ترویجی همیشه بهمنظور در اولویت قرار دادن و جلوی چشم مخاطب بودن بازار هدف مورداستفاده قرار میگیرند و هرگز کاربردی در رابطه با بازار استراتژیک از آنها انتظار نمیرود. زمانی که یک شرکت تصمیم میگیرد تا به یک بازار استراتژیک نفوذ کند، این زمان درواقع زمانی است که شرکت تصمیم به تغییر استراتژی ترویجی خودش میگیرد. اگر ازنقطهنظر فروش به این موضوع نگاه کنید، تنها مدیر فروش بینالمللی و مدیر بازاریابی بینالمللی شرکت هستند که در جریان امور یک بازار استراتژیک قرار میگیرند. بااینوجود، تمامی سمتهای سازمانی موجود تحت نظر مدیر فروش بینالمللی، مانند مدیر فروش منطقهای و مدیران مناطق بر روی بازار هدف فعلی متمرکز میشوند. ازاینرو، تفاوتهای بسیار زیادی بین یک بازار هدف و یک بازار استراتژیک وجود دارد و همواره زمانی که مشغول فعالیت در یک بازار هدف هستید، باید توجه لازم و کافی به توسعه یک بازار استراتژیک جهت نفوذ به آن در آینده داشته باشید.
نظرات
هیچ نظری وجود ندارد.
افزودن نظر
مشاهده نقشه سایت
Copyright © 2017 - 2023 Khavarzadeh®. All rights reserved